سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مارتیا کوچولو

 پاییز وبرگ های رنگی درختان که با نسیم سرد و آرامی از اون بالا به پایین سقوط میکنند  محبوب دل بیقرار آدمهای دلداده و بیدل زیادی است

برای من پاییز یادآور درس و مدرسه * بادو باران و برگ * دستهای گرم و قلبهای پر تپش * و ریزش و سقوط و دل کندن از همه از هر از همه چیز  زود ودیر گذر است .

صبحهای زود کفشهای سرد  پالتوهای پشمی صورتهای سرخ از سرما و سوز و لپهای قرمز مادرم که پله های خانه را با جاروی کوتاهش میروفت تا سر نخوریم و به موقع به مدرسه برسیم .

آی که چقدر دلم برای یک آسمان غرومبه حصابی تنگ شده بعدش در بدو بدوی آدمهای یک خیابان شلوغ گم شوی ................




فیروز ::: چهارشنبه 86/8/30::: ساعت 8:37 صبح

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 1


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :2389
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
فیروز
هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه هیچ
 
>>آرشیو شده ها<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<